معنی فارسی omnitonal
B1مدل یا نظریهای که در آن تمامی صداها یا نظرات به طور مساوی لحاظ شدهاند.
Referring to a method that incorporates all tones or viewpoints equally.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد همهصوتی شامل دیدگاههای متنوع است.
مثال:
The omnitonal approach involves many different perspectives.
معنی(example):
در نظریه همهصوتی او، تمام صوتها به یک اندازه نمایانده میشوند.
مثال:
In his omnitonal theory, all tones are represented equally.
معنی فارسی کلمه omnitonal
:
مدل یا نظریهای که در آن تمامی صداها یا نظرات به طور مساوی لحاظ شدهاند.