معنی فارسی omnitonic

B1

ماده‌ای که بر چندین سیستم تأثیر می‌گذارد و در زمینه‌های مختلف کاربرد دارد.

Referring to a substance that can affect multiple systems or areas.

example
معنی(example):

یک ماده همه‌تونی می‌تواند بر سیستم‌های مختلف تأثیر بگذارد.

مثال:

An omnitonic substance can influence various systems.

معنی(example):

محلول همه‌تونی برای این آزمایش ضروری است.

مثال:

The omnitonic solution is essential for this experiment.

معنی فارسی کلمه omnitonic

: معنی omnitonic به فارسی

ماده‌ای که بر چندین سیستم تأثیر می‌گذارد و در زمینه‌های مختلف کاربرد دارد.