معنی فارسی on–off

B1

خاموش و روشن، به وضعیت ناپایدار یا متناوب اشاره دارد.

Describing a situation that is unstable or alternating.

example
معنی(example):

چراغ دارای یک کلید روشن و خاموش است.

مثال:

The light has an on–off switch.

معنی(example):

رابطه آنها بسیار ناپایدار است.

مثال:

Their relationship is very on–off.

معنی فارسی کلمه on–off

: معنی on–off به فارسی

خاموش و روشن، به وضعیت ناپایدار یا متناوب اشاره دارد.