معنی فارسی on a platter

B2

به معنای دریافت چیزی به راحتی و بدون زحمت.

To have something offered or given without effort; easily obtained.

example
معنی(example):

اگر می‌خواهید ترفیع بگیرید، نمی‌توانید انتظار داشته باشید که به راحتی در دستان شما قرار گیرد.

مثال:

If you want the promotion, you can't expect it to be handed to you on a platter.

معنی(example):

همه چیز به راحتی در اختیار او قرار گرفت، اما او هنوز هم شکست خورد.

مثال:

Everything was presented to him on a platter, but he still failed.

معنی فارسی کلمه on a platter

: معنی on a platter به فارسی

به معنای دریافت چیزی به راحتی و بدون زحمت.