معنی فارسی on approval

B1

خرید یا قرض کردن چیزی با این شرط که در صورت عدم رضایت، قابل بازگشت باشد.

Acquiring something with the condition that it can be returned if not satisfactory.

example
معنی(example):

من این لباس را به صورت مشروط خریدم، بنابراین اگر اندازه‌ام نبود می‌توانم آن را برگردانم.

مثال:

I bought the dress on approval, so I can return it if it doesn't fit.

معنی(example):

کتابخانه اجازه می‌دهد کتاب‌ها به صورت مشروط به مدت یک هفته قرض گرفته شوند.

مثال:

The library allows books to be borrowed on approval for one week.

معنی فارسی کلمه on approval

: معنی on approval به فارسی

خرید یا قرض کردن چیزی با این شرط که در صورت عدم رضایت، قابل بازگشت باشد.