معنی فارسی on a wind

B1

فعل به معنای حرکت کردن یا پرواز کردن به دنبال نیروی باد، اغلب به صورت نمادین به کار می‌رود.

To be carried or moved by the wind; often used metaphorically for travel.

example
معنی(example):

کاغذ بر روی باد در حیاط پرواز کرد.

مثال:

The paper flew on a wind across the yard.

معنی(example):

او بر روی باد حرکت کرد و از سفر لذت برد.

مثال:

He set sail on a wind and enjoyed the journey.

معنی فارسی کلمه on a wind

: معنی on a wind به فارسی

فعل به معنای حرکت کردن یا پرواز کردن به دنبال نیروی باد، اغلب به صورت نمادین به کار می‌رود.