معنی فارسی on all sides
B1احاطه شده از تمام جوانب یا اطراف.
From every direction.
- IDIOM
example
معنی(example):
باغ از همه سمتها با گلها احاطه شده است.
مثال:
The garden is surrounded by flowers on all sides.
معنی(example):
او میتوانست صداهای شهر را از همه طرف بشنود.
مثال:
He could hear the sounds of the city coming in on all sides.
معنی فارسی کلمه on all sides
:
احاطه شده از تمام جوانب یا اطراف.