معنی فارسی on foot of

B1

به معنای در پای چیزی یا در پایین یک ساختار.

At the bottom or base of something, especially a structure.

example
معنی(example):

او در پای پله‌ها ایستاده بود.

مثال:

He stood on foot of the stairs.

معنی(example):

تابلو در پای ساختمان قرار دارد.

مثال:

The sign is placed on foot of the building.

معنی فارسی کلمه on foot of

: معنی on foot of به فارسی

به معنای در پای چیزی یا در پایین یک ساختار.