معنی فارسی on one's beam ends
B2به معنای در وضعیت بحرانی یا استرسزا بودن، به ویژه در شرایط مالی.
In a state of complete financial ruin or distress; often used in nautical terms.
- IDIOM
example
معنی(example):
پس از از دست دادن شغلش، او از نظر مالی به بنبست رسید.
مثال:
After losing his job, he was on his beam ends financially.
معنی(example):
شرکت پس از دعوای حقوقی به وضعیتی دشوار رسید.
مثال:
The company was left on its beam ends after the lawsuit.
معنی فارسی کلمه on one's beam ends
:به معنای در وضعیت بحرانی یا استرسزا بودن، به ویژه در شرایط مالی.