معنی فارسی on the bubble
B1به معنای وضعیت عدم قطعیت، جایی که ممکن است موفقیت یا شکست وجود داشته باشد.
In a situation where something is uncertain, especially concerning potential success.
- IDIOM
example
معنی(example):
تیم در آستانه ورود به دور حذفی است.
مثال:
The team is on the bubble for the playoffs.
معنی(example):
او در آستانه دریافت ارتقاء شغفی است.
مثال:
He is on the bubble for getting a promotion.
معنی فارسی کلمه on the bubble
:
به معنای وضعیت عدم قطعیت، جایی که ممکن است موفقیت یا شکست وجود داشته باشد.