معنی فارسی on the button
B1عبارتی است که به معنی داشتن دقت و صحت در عمل یا پاسخ است.
Exactly right or precise.
- IDIOM
example
معنی(example):
او با تیرش درست به هدف زد.
مثال:
She hit the target on the button with her arrow.
معنی(example):
جواب دقیقاً درست بود، همان چیزی که نیاز داشتم.
مثال:
The answer was on the button, exactly what I needed.
معنی فارسی کلمه on the button
:
عبارتی است که به معنی داشتن دقت و صحت در عمل یا پاسخ است.