معنی فارسی on the outside looking in

B1

حالت مشاهده‌گر بودن از بیرون، در شرایطی که فرد نمی‌تواند به فعالیت یا گفت‌وگویی که در حال وقوع است، وارد شود.

To be an observer of a situation without being an active participant.

example
معنی(example):

احساس می‌کردم که مانند کسی هستم که از بیرون به گفت‌وگوی آنها نگاه می‌کند.

مثال:

I felt like I was on the outside looking in at their conversation.

معنی(example):

گاهی اوقات بودن در حالت تماشاچی می‌تواند احساس تنهایی کند.

مثال:

Being on the outside looking in can be lonely sometimes.

معنی فارسی کلمه on the outside looking in

: معنی on the outside looking in به فارسی

حالت مشاهده‌گر بودن از بیرون، در شرایطی که فرد نمی‌تواند به فعالیت یا گفت‌وگویی که در حال وقوع است، وارد شود.