معنی فارسی on the skew

B1

گفتن این عبارت به معنای نادرست یا غیرعادی بودن چیزی است.

In a slanted or tilted position; not straight.

adverb
معنی(adverb):

Slantwise

example
معنی(example):

تصویر به صورت کج آویزان بود و به نظر می‌رسید که در جای نادرستی قرار دارد.

مثال:

The picture was hanging on the skew, looking out of place.

معنی(example):

پس از زمین‌لرزه، قفسه‌ها کج شدند.

مثال:

The shelves were on the skew after the earthquake.

معنی فارسی کلمه on the skew

: معنی on the skew به فارسی

گفتن این عبارت به معنای نادرست یا غیرعادی بودن چیزی است.