معنی فارسی on the skids
B1این عبارت به معنای در وضعیت بدی قرار گرفتن یا پسرفت کردن است.
In a state of decline or failure.
- OTHER
example
معنی(example):
پس از حادثه، کارنامه او در حال سقوط بود.
مثال:
After the accident, his career was on the skids.
معنی(example):
سود شرکت در این فصل در حال کاهش است.
مثال:
The company's profits are on the skids this quarter.
معنی فارسی کلمه on the skids
:
این عبارت به معنای در وضعیت بدی قرار گرفتن یا پسرفت کردن است.