معنی فارسی on the slops
B1به معنای در حال افول یا بدتر شدن از یک وضعیت است.
In a declining or deteriorating situation.
- OTHER
example
معنی(example):
او پس از یک سری تصمیمات بد به سمت سقوط رفت.
مثال:
He found himself on the slops after a series of bad decisions.
معنی(example):
این برنامه در حال سقوط است، زیرا بینندگان آن را ترک میکنند.
مثال:
The program is on the slops, with viewers tuning out.
معنی فارسی کلمه on the slops
:
به معنای در حال افول یا بدتر شدن از یک وضعیت است.