معنی فارسی on the sly
B1به معنای به طور مخفیانه یا دور از چشم دیگران است.
Done secretly and stealthily.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
Slyly, in an inconspicuous manner, so as not to be seen; secretly; stealthily.
example
معنی(example):
او سعی داشت به صورت پنهانی پول درآورد.
مثال:
He was trying to make money on the sly.
معنی(example):
او در غیاب والدینش به طور پنهانی با دوستانش قرار ملاقات می‌گذاشت.
مثال:
She was meeting her friends on the sly when her parents were away.
معنی فارسی کلمه on the sly
:
به معنای به طور مخفیانه یا دور از چشم دیگران است.
