معنی فارسی on track
B1به معنای در مسیر درست بودن برای دستیابی به هدف.
Making progress towards a goal or objective.
- IDIOM
example
معنی(example):
ما در مسیر درست برای اتمام پروژه قبل از مهلت هستیم.
مثال:
We are on track to finish the project by the deadline.
معنی(example):
او در مسیر دستیابی به اهدافش قرار دارد.
مثال:
She is on track to achieve her goals.
معنی فارسی کلمه on track
:
به معنای در مسیر درست بودن برای دستیابی به هدف.