معنی فارسی on trial
B2در حال آزمایش یا بررسی علمی برای ارزیابی عملکرد یا قابلیتهای آن.
In the process of being tested or examined in court.
- IDIOM
example
معنی(example):
داروی جدید در حال آزمایش است تا ببیند مؤثر است یا خیر.
مثال:
The new drug is on trial to see if it is effective.
معنی(example):
او به خاطر دزدی در دادگاه بود و هفتهها در دادگاه گذراند.
مثال:
He was on trial for robbery and spent weeks in court.
معنی فارسی کلمه on trial
:
در حال آزمایش یا بررسی علمی برای ارزیابی عملکرد یا قابلیتهای آن.