معنی فارسی on-costs

B1

مجموع هزینه‌های اضافی، به ویژه در زمینه‌های مالی و تجاری.

The total of additional costs incurred in operations or transactions.

example
معنی(example):

هزینه‌های اضافی اداره کردن یک کسب‌وکار می‌تواند به سرعت جمع شود.

مثال:

The on-costs of running a business can add up quickly.

معنی(example):

بودجه‌بندی برای مدیریت مؤثر هزینه‌های اضافی شما ضروری است.

مثال:

Budgeting is essential to manage your on-costs effectively.

معنی فارسی کلمه on-costs

: معنی on-costs به فارسی

مجموع هزینه‌های اضافی، به ویژه در زمینه‌های مالی و تجاری.