معنی فارسی on-glides

B1

قطعاتی در برخی وسایل حمل و نقل مانند اسکیت‌برد که به بهبود حرکت و کارآیی کمک می‌کند.

Components that aid in the smooth movement of certain transportation devices.

noun
معنی(noun):

Alternate form of onglide.

example
معنی(example):

اسکیت‌برد از on-glides برای بهبود عملکرد استفاده می‌کند.

مثال:

The skateboard uses on-glides for better performance.

معنی(example):

On-glides به انتقال‌های صاف حین اسکیت کمک می‌کنند.

مثال:

On-glides help in smooth transitions while skating.

معنی فارسی کلمه on-glides

: معنی on-glides به فارسی

قطعاتی در برخی وسایل حمل و نقل مانند اسکیت‌برد که به بهبود حرکت و کارآیی کمک می‌کند.