معنی فارسی on-lends

B1

عمل قرض دادن چیزی به دیگران که شخص خود آن را در اختیار دارد.

The action of lending something from one person to another.

example
معنی(example):

او برخی از کتاب‌هایش را به دوستانش می‌دهد.

مثال:

He on-lends some of his books to friends.

معنی(example):

او در جامعه، ابزارهایی را به همسایگان می‌دهد.

مثال:

In the community, she on-lends tools to neighbors.

معنی فارسی کلمه on-lends

: معنی on-lends به فارسی

عمل قرض دادن چیزی به دیگران که شخص خود آن را در اختیار دارد.