معنی فارسی on-lent

B1

فعل گذشته از 'قرض دادن' که به عمل سپردن یک شی به دیگران اشاره دارد.

Past tense of the verb 'on-lend', indicating the action of having lent something.

example
معنی(example):

او دوچرخه‌اش را به یک همسایه قرض داد.

مثال:

She on-lent her bicycle to a neighbor.

معنی(example):

او قبل از مهمانی ابزارهایش را قرض داده بود.

مثال:

He had on-lent his tools before the party.

معنی فارسی کلمه on-lent

: معنی on-lent به فارسی

فعل گذشته از 'قرض دادن' که به عمل سپردن یک شی به دیگران اشاره دارد.