معنی فارسی once a — always a —

B2

چندین بار، به عنوان یک تکرار یا قاعده درباره رفتار یا هویت افراد که همواره پابرجا است.

Once someone has a particular role or identity, they tend to keep that quality for life.

example
معنی(example):

یک بار معلم، همیشه معلم؛ شما هرگز از نگرانی دست نمی‌کشید.

مثال:

Once a teacher, always a teacher; you never stop caring.

معنی(example):

یک بار سرباز، همیشه سرباز، مهم نیست چه پیش می‌آید.

مثال:

Once a soldier, always a soldier, no matter what happens.

معنی فارسی کلمه once a — always a —

: معنی once a — always a — به فارسی

چندین بار، به عنوان یک تکرار یا قاعده درباره رفتار یا هویت افراد که همواره پابرجا است.