معنی فارسی one's blood is up

B1

زمانی که فردی شدیداً هیجان‌زده، عصبانی یا پرانرژی باشد و این احساسات شدید او را تحریک کنند.

To be very excited, angry, or motivated, often leading to strong reactions.

example
معنی(example):

زمانی که خبر را شنید، خون او به جوش آمد و احساس انرژی کرد.

مثال:

When he heard the news, one's blood was up, and he felt energized.

معنی(example):

در طول مسابقه، خون افراد به جوش می‌آید و منجر به افزایش انگیزه می‌شود.

مثال:

During the competition, one's blood is up, leading to increased motivation.

معنی فارسی کلمه one's blood is up

:

زمانی که فردی شدیداً هیجان‌زده، عصبانی یا پرانرژی باشد و این احساسات شدید او را تحریک کنند.