معنی فارسی one might have known
B2این عبارت به معنای این است که چیزی به اندازه کافی واضح است و میتوانسته انتظارش را داشت.
A phrase suggesting that the outcome was obvious or could have been anticipated.
- IDIOM
example
معنی(example):
این یک امتحان سخت بود؛ هر کسی ممکن بود بداند که مطالعه کمک میکند.
مثال:
It was a tough exam; one might have known that studying would help.
معنی(example):
هر کسی ممکن بود بداند که هوا تغییر میکند.
مثال:
One might have known that the weather would change.
معنی فارسی کلمه one might have known
:
این عبارت به معنای این است که چیزی به اندازه کافی واضح است و میتوانسته انتظارش را داشت.