معنی فارسی one-star

B1

نمره و ارزیابی پایین که نشان‌دهنده کیفیت ضعیف است.

A low rating indicating poor quality or service.

adjective
معنی(adjective):

Of low quality.

example
معنی(example):

این رستوران به خاطر خدمات ضعیف یک ستاره دریافت کرد.

مثال:

The restaurant received a one-star rating for poor service.

معنی(example):

او از دیدن اینکه فیلم محبوبش فقط یک ستاره دریافت کرده ناامید شد.

مثال:

He was disappointed to see his favorite movie get only a one-star review.

معنی فارسی کلمه one-star

: معنی one-star به فارسی

نمره و ارزیابی پایین که نشان‌دهنده کیفیت ضعیف است.