معنی فارسی one's spiritual home

B2

محل یا مکان خاصی که احساس تعلق و آرامش عمیق می‌کنید.

A place where one feels a deep sense of belonging or inner peace.

example
معنی(example):

پس از سال‌ها زندگی در خارج، او به خانه روحی‌اش بازگشت.

مثال:

After many years abroad, she returned to her spiritual home.

معنی(example):

برای بسیاری، طبیعت خانه روحی آن‌هاست.

مثال:

For many, the countryside is their spiritual home.

معنی فارسی کلمه one's spiritual home

:

محل یا مکان خاصی که احساس تعلق و آرامش عمیق می‌کنید.