معنی فارسی onerousness
B1بار سنگینی که در انجام وظایف یا قوانین وجود دارد.
The state or quality of being burdensome and oppressive.
- NOUN
example
معنی(example):
بار سنگینی قوانین، صاحب کسب و کار جدید را شگفتزده کرد.
مثال:
The onerousness of the regulations surprised the new business owner.
معنی(example):
او از بار سنگینی وظایف مالیاتی شکایت کرد.
مثال:
He complained about the onerousness of tax obligations.
معنی فارسی کلمه onerousness
:
بار سنگینی که در انجام وظایف یا قوانین وجود دارد.