معنی فارسی oneyer

B1

به معنای فردی که در یک موقعیت خاص تجربه یا تخصص خاصی دارد.

Referring to someone who possesses specific experience or expertise in a particular situation.

example
معنی(example):

به عنوان یک فرد مستقر، او بینش‌های منحصر به فردی در مورد موضوع داشت.

مثال:

As an oneyer, she had unique insights into the topic.

معنی(example):

فرد مستقر در حین بحث دیدگاه تازه‌ای را ارائه داد.

مثال:

The oneyer presented a fresh perspective during the discussion.

معنی فارسی کلمه oneyer

: معنی oneyer به فارسی

به معنای فردی که در یک موقعیت خاص تجربه یا تخصص خاصی دارد.