معنی فارسی ono

B1

یک تعبیر غیررسمی برای ابراز احساسات ناامیدی یا اکتشاف.

An informal exclamation used to express realization or frustration.

adjective
معنی(adjective):

Good-tasting, delicious.

example
معنی(example):

او وقتی متوجه شد که کلیدهایش را فراموش کرده 'اون' گفت.

مثال:

She exclaimed 'ono!' when she realized she had forgotten her keys.

معنی(example):

عبارت 'اون' می‌تواند یک درک ناگهانی یا ناامیدی را ابراز کند.

مثال:

The phrase 'ono' can express a sudden realization or frustration.

معنی فارسی کلمه ono

: معنی ono به فارسی

یک تعبیر غیررسمی برای ابراز احساسات ناامیدی یا اکتشاف.