معنی فارسی onomatologic
B1مربوط به علم بررسی نامها و ویژگیهای آنها.
Pertaining to the study of names and their meanings.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جنبههای آنوماتولوژیک زبان جالب توجه است.
مثال:
The onomatologic aspects of language are fascinating.
معنی(example):
او ویژگیهای آنوماتولوژیک را در فرهنگهای مختلف مطالعه کرد.
مثال:
She studied the onomatologic features in different cultures.
معنی فارسی کلمه onomatologic
:
مربوط به علم بررسی نامها و ویژگیهای آنها.