معنی فارسی ontologist
B2وجودشناس، فردی است که به مطالعه وجود و جنبههای آن میپردازد.
A specialist or scholar who studies the nature of being and existence.
- NOUN
example
معنی(example):
یک وجودشناس به مطالعه مفاهیم وجود میپردازد.
مثال:
An ontologist studies concepts of existence.
معنی(example):
وجودشناس نظریههای مختلفی درباره وجود را مورد بحث قرار داد.
مثال:
The ontologist discussed various theories of being.
معنی فارسی کلمه ontologist
:
وجودشناس، فردی است که به مطالعه وجود و جنبههای آن میپردازد.