معنی فارسی ontologising

B1

وجود زدایی، عملی است که به مطالعه و تحلیل وجود و طبیعت آن می‌پردازد.

The process of categorizing and understanding the nature of being and existence.

example
معنی(example):

وجود زدایی به ما کمک می‌کند تا ماهیت وجود را درک کنیم.

مثال:

Ontologising helps us understand the nature of existence.

معنی(example):

فلاسفه از زمان‌های باستان شروع به وجود زدایی کرده‌اند.

مثال:

Philosophers have been ontologising since ancient times.

معنی فارسی کلمه ontologising

: معنی ontologising به فارسی

وجود زدایی، عملی است که به مطالعه و تحلیل وجود و طبیعت آن می‌پردازد.