معنی فارسی ontologised
B1انتولوژی شده، اشاره به وضعیتی دارد که مفهومی به طور علمی و فلسفی توصیف شده است.
Described or categorized according to the principles of ontology.
- VERB
example
معنی(example):
این مفهوم در چارچوب جدید انتولوژی شد.
مثال:
The concept was ontologised in the new framework.
معنی(example):
ایدهها باید انتولوژی شوند تا به طور کامل درک شوند.
مثال:
Ideas must be ontologised to be fully understood.
معنی فارسی کلمه ontologised
:
انتولوژی شده، اشاره به وضعیتی دارد که مفهومی به طور علمی و فلسفی توصیف شده است.