معنی فارسی ontologically
C2از نظر انتولوژیک، به طریقهای که به ماهیت وجود و ویژگیهای آن مربوط میشود.
In a way that pertains to the nature of being or existence.
- ADVERB
example
معنی(example):
به طور انتولوژیک، باید جوهر چیزها را ارزیابی کنیم.
مثال:
Ontologically, we must evaluate the essence of things.
معنی(example):
این نظریه از نظر انتولوژیک دقیق و به خوبی ساختار یافته بود.
مثال:
The theory was ontologically rigorous and well-structured.
معنی فارسی کلمه ontologically
:
از نظر انتولوژیک، به طریقهای که به ماهیت وجود و ویژگیهای آن مربوط میشود.