معنی فارسی ontologise

B1

انتولوژی کردن، به معنی توصیف و دسته‌بندی موجودیت‌ها و مفاهیم به روشی فلسفی.

To categorize or describe the nature and existence of entities or concepts.

example
معنی(example):

انتولوژی کردن به معنی دسته‌بندی جوهر یک مفهوم است.

مثال:

To ontologise is to categorize the essence of a concept.

معنی(example):

فیلسوفان اغلب برای روشن‌کردن نظریات خود انتولوژی می‌کنند.

مثال:

Philosophers often ontologise to clarify their theories.

معنی فارسی کلمه ontologise

: معنی ontologise به فارسی

انتولوژی کردن، به معنی توصیف و دسته‌بندی موجودیت‌ها و مفاهیم به روشی فلسفی.