معنی فارسی operance

B1

عملکرد یا اجرا در یک زمینه هنری، به ویژه در اپرا و تئاتر.

The act of performing or executing works in a theatrical or operatic context.

example
معنی(example):

عملکرد این قطعه چشمگیر بود و استعداد نوازندگان را به نمایش گذاشت.

مثال:

The operance of the piece was impressive, showcasing the talent of the musicians.

معنی(example):

عملکرد در تئاتر می‌تواند تجربه تماشاگران را به شدت افزایش دهد.

مثال:

Operance in the theater can greatly enhance the audience's experience.

معنی فارسی کلمه operance

: معنی operance به فارسی

عملکرد یا اجرا در یک زمینه هنری، به ویژه در اپرا و تئاتر.