معنی فارسی operandi

B1

روش‌ها یا شیوه‌های خاصی که در یک عمل یا فعالیت به کار می‌روند.

The methods or ways in which something is done in a particular context.

example
معنی(example):

طرز کار کارگردان در صحنه‌های دراماتیک مشهود بود.

مثال:

The operandi of the director was evident in the dramatic scenes.

معنی(example):

هر هنرمند یک روش کار منحصر به فرد دارد که کارش را متمایز می‌کند.

مثال:

Each artist has a unique operandi that makes their work distinctive.

معنی فارسی کلمه operandi

: معنی operandi به فارسی

روش‌ها یا شیوه‌های خاصی که در یک عمل یا فعالیت به کار می‌روند.