معنی فارسی operary
B1اپرایی به مکان یا زمینهای اشاره دارد که به اپرا مرتبط است.
Relating to or resembling an opera, often in style or context.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
محیط اپرا زمینهای جذاب برای اجرا فراهم کرد.
مثال:
The operary setting provided an engaging background for the performance.
معنی(example):
آنها به اپرای رفتند تا از موسیقی زیبا لذت ببرند.
مثال:
They visited the operary to enjoy the beautiful music.
معنی فارسی کلمه operary
:
اپرایی به مکان یا زمینهای اشاره دارد که به اپرا مرتبط است.