معنی فارسی operosity
B1حالت یا کیفیت کار سخت و متعهدانه در هنر یا علم.
The quality of being diligent and industrious in a particular endeavor.
- NOUN
example
معنی(example):
آپروسی کار او وفاداری او را نشان داد.
مثال:
The operosity of his work demonstrated his dedication.
معنی(example):
او از آپروسی در طراحی هنرمند قدردانی کرد.
مثال:
She appreciated the operosity in the artist's design.
معنی فارسی کلمه operosity
:
حالت یا کیفیت کار سخت و متعهدانه در هنر یا علم.