معنی فارسی ophidian
B1 /oʊˈfɪdi.ən/مربوط به مارها، شامل ویژگیها و رفتار آنها.
Pertaining to or resembling snakes.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
Any species of the suborder Serpentes; a snake or serpent.
adjective
معنی(adjective):
Of or pertaining to the suborder Serpentes; of, related to, or characteristic of a snake or serpent.
example
معنی(example):
گونههای مارها میتوانند در زیستگاههای مختلف پیدا شوند.
مثال:
The ophidian species can be found in various habitats.
معنی(example):
او علاقهمند به زیستشناسی مارها است.
مثال:
He has an ophidian fascination with snake biology.
معنی فارسی کلمه ophidian
:
مربوط به مارها، شامل ویژگیها و رفتار آنها.
