معنی فارسی ophthalmolith

B1

سنگی که در چشم شکل می‌گیرد و ممکن است باعث مشکلات بینایی شود.

A calcified body in the eye, often leading to vision issues.

example
معنی(example):

یک سنگ چشم، سنگی است که در چشم تشکیل می‌شود.

مثال:

An ophthalmolith is a stone that forms in the eye.

معنی(example):

پزشک یک سنگ چشم را از چشم بیمار خارج کرد.

مثال:

The doctor removed an ophthalmolith from the patient's eye.

معنی فارسی کلمه ophthalmolith

: معنی ophthalmolith به فارسی

سنگی که در چشم شکل می‌گیرد و ممکن است باعث مشکلات بینایی شود.