معنی فارسی opiniated
B1فردی که نظرهای قاطع و محکمی در مورد مسائل دارد.
Having strong opinions and not hesitating to express them.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
قاطع بودن در عقاید گاهی میتواند دوستان را دور کند.
مثال:
Being opinated can sometimes alienate friends.
معنی(example):
او به خاطر دیدگاههای قاطع خود در مورد سیاست معروف است.
مثال:
He is known for his opinated views on politics.
معنی فارسی کلمه opiniated
:
فردی که نظرهای قاطع و محکمی در مورد مسائل دارد.