معنی فارسی opinioned

B1

دارای نظرات قوی و مشخص درباره یک موضوع خاص.

Having a strong opinion or viewpoint, often to the extent of being inflexible.

example
معنی(example):

او در مورد آن موضوع بسیار نظرش را داشت.

مثال:

She was very opinioned about the topic.

معنی(example):

طبیعت نظرخواه او اغلب به بحث‌ها منجر می‌شد.

مثال:

His opinioned nature often led to debates.

معنی فارسی کلمه opinioned

: معنی opinioned به فارسی

دارای نظرات قوی و مشخص درباره یک موضوع خاص.