معنی فارسی opisthoglossate

B1

اوپیستوگلاسته به صفات ارتباطی برای مارها اختصاص دارد که بر اساس آنها در زیستگاه‌های مختلف تکامل یافته‌اند.

Referring to features and characteristics that relate to adaptations of certain snakes within the opisthoglossa group.

example
معنی(example):

سازگاری‌های اوپیستوگلاسته این مار به آن اجازه می‌دهد در زیستگاه‌های مختلف رشد کند.

مثال:

The opisthoglossate adaptations of the snake allow it to thrive in various habitats.

معنی(example):

فرصت‌هایی برای یادگیری در مورد گونه‌های اوپیستوگلاسته در دوره‌های زیست‌شناسی پیشرفته ارائه می‌شود.

مثال:

Opportunities to learn about opisthoglossate species are offered in advanced biology courses.

معنی فارسی کلمه opisthoglossate

: معنی opisthoglossate به فارسی

اوپیستوگلاسته به صفات ارتباطی برای مارها اختصاص دارد که بر اساس آنها در زیستگاه‌های مختلف تکامل یافته‌اند.