معنی فارسی opisthoglyphous
B1اوپیستوگلیفی به صفات و ویژگیهایی مربوط میشود که به صورت خاص به مارهای با دندانهای در عقب مربوط است.
Describing a characteristic of snakes that have fangs positioned towards the back of their jaws.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت اوپیستوگلیفی این حیوان را در میان خزندگان منحصر به فرد میسازد.
مثال:
The opisthoglyphous nature of the animal makes it unique among reptiles.
معنی(example):
تحقیقات در مورد مارهای اوپیستوگلیفی سازگاریهای تکاملی آنها را نمایان میسازد.
مثال:
Research on opisthoglyphous snakes reveals their evolutionary adaptations.
معنی فارسی کلمه opisthoglyphous
:
اوپیستوگلیفی به صفات و ویژگیهایی مربوط میشود که به صورت خاص به مارهای با دندانهای در عقب مربوط است.