معنی فارسی oppilation
B1اُپیلاسیون به تجمع یا انفصال درون بدن اشاره دارد و در شرایط پزشکی خاص مورد استفاده قرار میگیرد.
The act of gathering or collecting within, often used in medical contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک توضیح داد که اوپیلاسیون میتواند در هنگام بیماریهای خاص اتفاق بیفتد.
مثال:
The doctor explained that oppilation can occur during certain illnesses.
معنی(example):
محققان در حال مطالعه تأثیرات اوپیلاسیون بر روی بدن هستند.
مثال:
Researchers are studying the effects of oppilation on the body.
معنی فارسی کلمه oppilation
:
اُپیلاسیون به تجمع یا انفصال درون بدن اشاره دارد و در شرایط پزشکی خاص مورد استفاده قرار میگیرد.