معنی فارسی opsy
B1عمل یا فرایند بررسی یا تشخیص بیماری از طریق نمونهبرداری.
A procedure to examine tissue samples for diagnostic purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک ممکن است یک عمل تشخیصی انجام دهد تا تشخیص را تأیید کند.
مثال:
The doctor might perform an opsy to confirm the diagnosis.
معنی(example):
یک عمل تشخیصی میتواند اطلاعات مهمی درباره وضعیت بیمار ارائه دهد.
مثال:
An opsy can provide crucial information about the patient's condition.
معنی فارسی کلمه opsy
:
عمل یا فرایند بررسی یا تشخیص بیماری از طریق نمونهبرداری.