معنی فارسی optably
B1بهطور انتخابی، به معنای قابلیت انتخاب یا برگزیدن.
In a manner that is available for selection.
- ADVERB
example
معنی(example):
شما میتوانید رنگها را بهطور انتخابی برای طراحی خود انتخاب کنید.
مثال:
You can optably choose the colors for your design.
معنی(example):
او بهطور انتخابی در جلسه صحبت کرد تا نکتهاش را مشخص کند.
مثال:
She spoke optably during the meeting to highlight her point.
معنی فارسی کلمه optably
:
بهطور انتخابی، به معنای قابلیت انتخاب یا برگزیدن.