معنی فارسی optation
B1انتخاب، عمل فرایند انتخاب کردن.
The act of choosing or opting; a selection.
- NOUN
example
معنی(example):
تصمیم برگزیده شد تا صداهای بیشتری شامل شود.
مثال:
The optation was made to include more voices.
معنی(example):
انتخاب او برای پروژه آگاهانه و اندیشیده بود.
مثال:
Her optation for the project was informed and thoughtful.
معنی فارسی کلمه optation
:
انتخاب، عمل فرایند انتخاب کردن.